کسی برای منو تو دلش نسوخت، دستهامون از هم جدا، دستهای سرد!
کسی برای آخر قصه ما، واسه مرگ عشقمون گریه نکرد!
اشک عاشق دیدنی نیست، همه حرفها گفتنی نیست،
رفتی اما عشقت هرگز، دیگه از یاد رفتنی نیست!
گاهی وقتهاست که سکوت، مثل یه عشق یه حس دوست داشتنیه!
گهی وقتهاست که نگاه، بیشتر از هزار تا حرف گفتنیه!
کار تو اشک منو شمردنه، دلو پس گرفتنو سپردنه!
کار من همیشه از تو گفتنه، دل من محکوم به شکستنه!
گفتی بگو عشق و بیمار کیستی؟
من عاشق توام، تو بگو یار کیستی؟
صفحه قبل صفحه بعد
:: موضوعات مرتبط:
قصه ما... ,
,
:: برچسبها:
m ,
r ,
s ,
,
,
پاکسیما ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0